پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۷ اسفند ۱۳۸۳، ۱۳:۲۶

19 اسفند ماه ، سالروز درگذشت نصرالله مرداني و گفت و گوي مهر با همسر اين شاعر / نجابت جعفري : همسر يك شاعر ، معمولا در رفاه زندگي نمي كند

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : نجابت جعفري ، همسر زنده ياد نصرالله مرداني - شاعر معاصر گفت : وقتي به همسرم خبردادند كه مي تواند به زيارت كربلا برود ، با وجود بيماري شديد و ضعف فراوان ، جاني تازه يافت .

 



زنده ياد نصرالله مرداني در كنار اعضاي خانواده اش ...
-------------------------------------------

همسرنصرالله مرداني درگفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : زندگي با يك شاعرعادي نيست ، حال وهواي خاصي دارد كه آن را از ديگر زندگي ها متمايز مي كند.

وي كه دخترعمه ي زنده ياد مرداني نيزهست ، افزود : مرداني از10 سالگي شعرمي سرود و براي ما و برادرم كه با ايشان دوست بود ، مي خواند و نظرمان را جويا مي شد . او قبل ازانقلاب به كار بانكداري مشغول بود اما بعد از انقلاب مامورخدمت در وزارت ارشاد ، بنياد شهيد ، سپاه و بسيج شد .

خانم جعفري كه در سال 1333 در كازرون به دنيا آمده است اظهار داشت : همسر يك شاعرمعمولا در رفاه زندگي نمي كند . اما با همه ي مشكلاتش اين زندگي شيريني هاي مخصوص به خود دارد وچون خود من نيز به شعرعلاقه ي زيادي دارم ، زندگي با يك شاعر برايم زيبا و افتخار آفرين بود.

جعفري ادامه داد: چون آقاي مرداني اشعاري با حال و هواي عرفاني مي سرود، به نكاتي اشاره مي كرد كه باعث خودآگاهي مي شد و حال و هواي خوبي برزندگي ما حاكم مي كرد .

وي كه در سال 1352 با نصرالله مرداني ازدواج كرده است تصريح كرد: نقطه هاي منفي در زندگي ما بسياركم وبارمثبت آن بيشتر و سنگين تر بود. گرچه زندگي هميشه كاستي هايي دارد. مثلا من خيلي از اوقات تنها بودم . چه در زمان جنگ كه ايشان جبهه بود و چه در زماني كه وي در تهران بود يا در كنگره هاي مختلف شعر شركت مي كرد .

وي كه دردانشگاه تربيت معلم شيراز تحصيل كرده است اظهار كرد: همه ي اين مشكلات درلفافه ي شيريني هاي آن گم شد. من هميشه شاكر خدا بودم. چراكه از دست همسرم كاري برمي آمد و من هم به نوعي اگر خدا قبول كند، با تحمل اين مشكلات در كنار ايشان مي توانستم خدمتي كرده باشم.

همسرنصرالله مرداني گفت : من هم معتقدم كه در زندگي يك مرد موفق ، يك زن فداكار وجود دارد. من تلاش مي كردم كه ايشان اعصاب آرامي داشته باشند تا بتواند كار كند. البته خودش نيزپشتكار عجيبي داشت كه مايه ي تحيّرمن بود و واقعا هيچ چيزنمي توانست جلوي فعاليتش را بگيرد. او در راهي كه انتخاب كرده بود خيلي فداكاري مي كرد.



نصرالله مرداني درواپسين روزهاي زندگي
در كنار دخترش
--------------------------

همسرم پشتكار عجيبي داشت و هيچ چيز مانع فعاليت او نبود. در راهي كه انتخاب كرده بود فداكاري زيادي داشت و هميشه نظر ديگران را مي پرسيد. 

وي ياد آورشد : همسرم هميشه نظرديگران حتي كودكان را درمورد اشعارش مي پرسيد وكارها را با دقت و جديت پي گيري مي كرد. گرچه گاه گاهي نيزمن نظري مي دادم ، اما جوهره ي اصلي از خودش بود و دليل اوازپرسيدن نظرديگران اين بود كه ببيند آيا شعرش براي جوانان قابل درك هست يا نه . اشعار مرداني طوري بود كه مردم عامي نيز قادر به فهم آن بودند.

 جعفري گفت: از خاطرات جالب من مربوط به سفركربلا (سفر آخر) است . زماني است كه همسرم در بيمارستان بستري بود . حالش اصلا خوب نبود ودكترها قطع اميد كرده بود . همسرم از اين كه به آرزوي بزرگ زندگي اش(زيارت امام حسين) نرسيده بود ، سخت غمگين بود و دوست نداشت پايان زندگي اش روي تخت بيمارستان باشد. ما نيز همگي به اميد شفاي او به امام حسين متوسل بوديم.

وي افزود: در همان روزها نيز(عاشوراي 1382 ) به دليل انفجار در كربلا مرزها به طوركامل بسته شد و اميد ما نيزبه نا اميدي تبديل گشت تا اين كه راه به نوعي هموار شد ، همسرم كه حالش به هيچ وجه مساعد نبود با شنيدن اين خبرجاني تازه يافت ومن به همراه همسر و دامادم ، علي رغم مخالفت  دكترها با يك آمبولانس راهي كربلا شديم.

جعفري ادامه داد: وقتي به كربلا رسيديم بعد ازغسل و زيارت حضرت عباس (ع) به حرم امام حسين (ع) رفتيم و او درحرم آرامش عجيبي داشت . بعد از زيارت ، وي دربين الحرمين دعوت خدا را پذيرفت . گرچه او آرزوي شهادت داشت اما به پاياني رسيد كه كمتراز شهادت نيست و اين بزرگترين تسلاي ماست.  چون اگر به آرزويش نمي رسيد خاطره ي تلخي درذهن ما باقي مي ماند و درست در شب 7 امام حسين (ع) درحاليكه از تمامي دوستان و آشنايان حلاليت طلبيده بود پروازدركناربارگاه امام حسين و حضرت عباس را انتخاب نمود.       

کد خبر 163640

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha